هر روز كودكان خردسالي را ميبينيم كه به جاي مکتب رفتن با دستهاي كوچك يخ زده شان شيشه موتر ها را پاك ميكنند. مردان كه كنار خيابان و بدون سر پناه،شب را به صبح ميرسانند. زنان سرپرست خانواده ای كه تمام ايستگاههاي را زير پا ميگذارند تا لقمه نان براي كودكانشان فراهم كنند و مردان و زناني كه تا كمر در سطلهاي زباله فرو رفتهاند تا شايد خوراكي بيابند. هر روز همه ما شاهد صحنههاي دلخراشي از فقر مردم سرزمين مان هستيم و آنگاه كه بيتفاوت از كنارشان ميگذريم به نظر ميرسد خون افغانی در رگهايمان يخ زده و چشمانمان به ديدن پليديها عادت كرده است.
بی تفاوتی اجتماعی چیست؟
بيتفاوتي پديدهاي اجتماعي است كه در آن افراد جامعه نسبت به محيط اطراف خود دلسرد ميشوند و از آن كناره ميگيرند. جامعهشناسان معتقدند، احساس بيقدرتي، نا اميدي نسبت به آينده، هزينه فايده به نفع زندگي شخصي و كم توجهي به همنوعان، درگير نشدن در فعاليتهاي مدني ( مشاركت در احزاب، مشاركت در رسانهها و..) و حساس نبودن نسبت به نهادهاي اصلي در جامعه از مهمترين مؤلفههاي بيتفاوتي در جامعه است.
بیتفاوتی اجتماعی امروز آنچنان در جامعه ما عمیق شده است که ما مجبور هستیم برای کمک به نیازمندان جشنهای گلریزان برگزار کنیم تا کسی بیاید و کمکی کند، در حالی که در گذشته بر اساس تعالیم دینی مردم احوال همسایگان خود را میپرسیدند و به این موضوع احترام داشتند، این نشان میدهد که روابط عاطفی ما ضعیف شده و در نتیجه همین بیتفاوتیها، این روابط ضعیفتر نیز خواهد شد.
سوال
مهمترين مؤلفههاي بيتفاوتي در جامعه چیست؟
چه دلایلی باعث به وجود آمدن بی تفاوتی اجتماعی در افراد جامعه می شود؟
مهمترین مسئله ای که باعث بی تفاوتی اجتماعی می شود «احساس بی قدرتی» در جامعه است. اگر افراد در جامعه حس کنند نمی توانند تأثیرگذار باشند، قدرتی ندارند. در این الگو افراد فکر می کنند کار آنها بی نتیجه است و این نوع تفکر می تواند در حوزه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مدنی اتفاق بیفتد.
ریشه اصلی بیتفاوتی اجتماعی و کاهش مشارکتها در بیشتر امور یکی از پیامدهای تغییر سبک زندگی امروزی است، در گذشته افراد بیشتر در کمک به دیگران و مشارکت در امور پیش قدم میشدند و موارد بسیاری از مشارکتهای مدنی و اعتماد اجتماعی در محیط پیرامون دیده میشد، اما امروزه میبینیم بسیاری از افراد از کنار حوادث و موضوعات در جامعه با خونسردی میگذرند و تنها در صورتی به رخداد توجه میکنند که بخواهند از آن عکس یا فیلم بگیرند.
احساس عدم تعلق سرزمینی و عدم تعلق خاطر به یک مکان یا فضا هم می تواند باعث افزایش بی تفاوتی اجتماعی شود، قاعدتاً در جوامعی که مهاجرپذیر هستند این موضوع بیشتر در آن ملاحظه می شود.
مشکلات معیشتی و برخی مشکلات نیز باعث می شود فرد گوشه گیر شود، هر مشکلی که فرد را به درون گرایی سوق می دهد می تواند عامل مؤثری در زمینه بی تفاوتی اجتماعی باشد.
سوال
مهمترین مسئله ای که باعث بی تفاوتی اجتماعی میشود چیست؟
راهکار های مقابله با بی تفاوتی
برای پیشگیری و مقابله با این رفتار باید از خانوادهها و تقویت پایههای روابط عاطفی شروع کرد و افراد را با اصول معنوی، اجتماعی و انسانی آشنا کرد، پر رنگ کردن آموزشهای اخلاقی باید با تربیت نسلها برای مسئولیتهای فردی و اجتماعی انجام شود تا بتوان با بیتفاوتی اجتماعی مقابله کرد و به طور کلی برای مقابله با این معضل باید از درون خانواده شروع کنیم تا بتوانیم این آسیب را در جامعه از بین ببریم، البته ابزارهای فرهنگی از جمله فیلم، کتب درسی نیز باید دربردارنده ارزشهای مشارکت جویانه باشد و این اقدام هم به مقابله با بیتفاوتی کمک مؤثری میکند.
خانوادهها باید در تقویت روحیه مشارکت جویانه و آموزشهای اجتماعی نسلهای آینده بکوشند و نهادهای اجتماعی نیز باید برای عمل به مسئولیتهای اجتماعی بیش از پیش تلاش کنند.
فعالیت های دواطلبانه
کار داوطلبانه شخصیت فرد را منعکش می کند: بعضی از افراد ذاتاً مفید، فعال سخاوتمند هستند و بعضی دیگر کمتر. این اختلاف کم و بیش پایدار است، خواه در ژن افراد یا ناشی از تربیت آنها باشد یا از برخی تجارب شخصی نشان گرفته باشد. احتمالاً همه ما کسانی را می شناسیم که همیشه کارهای اضافی انجام می دهند، همیشه مایل به کمک هستند، آماده هستند که ابتکار عمل را چه در محل کار، چه در محله یا خانه انجام دهند
افزایش دانش
برای بدست آوردن بهترین ها باید دائماً آموخت و آموخته ها را انتقال داد. هر چه آموزش با کیفیت تر و بیشتر صورت گیرد، موجب ایجاد تغییر در افراد می شود. که نتیجه آن بوجود آمدن افرادی خلاق و فعال می باشد و باعث پیشرفت می گردد. به طور مثال یک سازمان را در نظر میگیریم . آموزش مستمر به سازمان قدرت می دهد و سرعت حرکت را برای رسیدن به هدف، بیشتر می کند. در سازمانهای یادگیرنده، بدلیل افزایش توانایی فکری کارکنان، آموزش روشهای جدید، عدم وجود سرزنش، استقبال از ایده های جدید، کاهش شدید تنبیه ها، تقویت رضایت مندی کارکنان، تقسیم قدرت در بین کارکنان و ... کارکنان از کار خود لذت می بدند و دائماً در حال پویایی هستند در چنین سازمانی بهیچ وجه بی تفاوتی بوجود نمی آید
سوال
بهترین راهکار برخورد با این آسیب در جامعه چیست؟
انجام دهیم
افزایش اعتماد اجتماعی را راهکار برخورد با این آسیب در جامعه میداند و میگوید: چندین مؤلفه در این بخش تأثیرگذار است که اعتماد اجتماعی، اعتماد بین مردم و حکام، اعتماد بین مردم و نهادهای اجتماعی و اجرای کارهای فرهنگی از آن جمله است، جامعه باید تلاش کند تا فرزندان خود را از کودکی مسئولیتپذیر تربیت کند و به جای تقویت فردگرایی، باید توجه به سمت تامین منافع جمعی در سبک زندگی و الگوهای تربیتی جایگزین شود، اگر مسئولیتپذیری در جامعه تقویت شود، مشارکت و همدلی به تبع آن بیشتر و بیتفاوتی نیز کمتر میشود، در جامعهای که سرمایه اجتماعی بیشتر باشد، مسئولیتپذیری هم بیشتر دیده میشود بنابراین مشارکت اجتماعی یکی از مؤلفههای جدی سرمایه اجتماعی در جامعه و کاهش بیتفاوتیها است.
نظر دهی
این درس به من کمک کرد تا این موضوع را بهتر یاد بگیرم.